صفحه شخصی بهروز شیربان   
 
نام و نام خانوادگی: بهروز شیربان
استان: اصفهان - شهرستان: اصفهان
رشته: عمران
شغل:  -
تاریخ عضویت:  1388/12/03
 روزنوشت ها    
 

 خانه استاد جلال‌الدین همایی؛ از آثار دوره قاجاریه بخش عمومی

16

خانه استاد جلال‌الدین همایی؛ از آثار دوره قاجاریه

مرحوم استاد جلال‌الدین همایی، ادیب، شاعر و استاد زبان و ادبیات فارسی در سال 1278 در این خانه به دنیا آمد. این خانه، بنایی است یک اشکوبه با حیاط مربع شکل که در دو جبهه غرب و جنوب آن ساختمان قرار گرفته است. جبهه جنوبی دارای ایوان مرکزی بوده و بالاتر از حیاط قرار گرفته. 2 اتاق 3 دری در دو طرف ایوان
نیز طراحی شده است. جبهه غزبی نیز دارای محور تقارن است. شاه‌نشین در مرکز و 2 اتاق 3 دری که توسط دو کفش‌کن به تالار اصلی ارتباط می‌یابد، در دو طرف آن قرار دارد. خانه استاد جلال همایی در سال 1376 توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره 1903 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.

سه شنبه 13 تیر 1391 ساعت 10:57  
 نظرات    
 
مائده علیشاهی 10:48 چهارشنبه 14 تیر 1391
0
 مائده علیشاهی
ممنون...چقدر فضاهای داخلی(اتاقها و شاه نشین) با شکوه بوده اند...
علی علیزاده 23:19 چهارشنبه 14 تیر 1391
0
 علی علیزاده
با نظر خانم مهندس علیشاهی موافقم. خییییییییییییییییییلی جالب و قشنگ بود. ممنون.
ندا سیستانی 11:38 شنبه 17 تیر 1391
0
 ندا سیستانی
خیلی جالب بود
مرسی
این خونه ها هم واسه معماریشون هم بخاطر آدمایی که توشون زندگی کردن واقعا ارزش موزه شدن رو دارن
سید ابراهیم موسوی نژاد 22:44 دوشنبه 26 تیر 1391
1
 سید ابراهیم موسوی نژاد
جلال الدین همایی گروه : علوم انسانی رشته : زبان و ادبیات فارسی محل تولد : اصفهان تاریخ تولد : 1278
خلاصه : جلال الدین همایی ، متخلص به سنا ، فرزند میرزا ابوالقاسم ، در سال 1278 ش. در اصفهان از مادر زاده شد. همایی پس از فراگیری علوم مقدماتی ، علوم منقول و ادبیات عرب را نزد افاضل عصر آموخت و تا درجه اجتهاد پیش رفت. همایی از سال 1302 شمسی وارد خدمت فرهنگ گردید و چندی در دبیرستان های تبریز به تدریس ادبیات فارسی اشتغال ورزید. و در سال 1306 به تهران منتقل شد و در دبیرستان دارالفنون به تدریس پرداخت. سپس به استادی دانشگاه تهران رسید و در دانشکده ادبیات و دانشکده حقوق ، عهده دار تدریس گردید. گذشته از مقالات تحقیقی و انتقادی وی در مجلات کشور ، تالیفات عدیده ای نیز از استاد به چاپ رسیده است. جلال الدین همایی سرانجام در 28 تیر ماه سال 1359 دار فانی را وداع گفت.
والدین و انساب : پدر همایی میرزا ابوالقاسم ـ متخلص به طرب ـ فرزند کهتر همای شیراز ی بود. خط نستعلیق را خوش می نوشت ؛ دیوان شعرش حدود دوزاده هزار بیت طبع شده است . جدش محمدرضا قلی خان همای شیرازی شاعر عارف نامدار قرن 13 هجری از اقران قاآنی و شهاب و سروش اصفهانی است ، وفاتش 1290 قمری واقع شده است . دیوان شعرش در حدود هجده هزار بیت به طبع رسیده است. پدر وی بدیع خان از خوانین طایفه فیلی زند ساکن شیراز است که با خاندان سلاطین زند نسبت نزدیک داشت . در حدود 1240 قمری درگذشت. پس از مدتی هما از شیراز به اصفهان مهاجرت کرد و در این شهر رحل اقامت افکند. [ آینه میراث ، شماره دوم ، پاییز سال 1377 ، ص92 ـ چهره های آشنا ، تهران : انتشارات کیهان ، ص 665 ]
اوضاع اجتماعی و شرایط زندگی : همایی در میان دودمانی پرورش یافت که بیشتر افراد آن اهل دانش و فضل و شعر و ادب و خط بوده اند. [ سخنوران نامی معاصر ایران ، سیدمحمدباقر برقعی ، ج3 ،ص 1807 ]
تحصیلات رسمی و حرفه ای : استاد همایی از سن چهار پنج سالگی درس خواندن را نزد پدر و مادر خویش آغاز کرد. بعد از آن هم اگرچه در مکتب خانه و مدرسه درس رسمی را ادامه داد ، تا پدرش در حیات بود ، نزد او هم به تحصیل اشتغال داشت. وی در حالی به مدرسه علمیه « نیماورد » اصفهان وارد شد که در فنون ادب تازی دانش ها آموخته بود و یک طلبه جوان محسوب می گردید. [ آینه میراث ، شماره دوم ، پاییز سال 1377 ، ص 92 ]
خاطرات و وقایع تحصیل : به نظر می رسد استاد همایی به جهت مشکلات مالی ، که البته فشارهای سیاسی و اجتماعی نیز دخیل بوده است ، مجبور به خروج از حوزه شده باشد. [ آینه میراث ، شماره دوم ، پاییز سال 1377 ، ص 92 ]
استادان و مربیان : استاد همایی در علوم نقلی شاگرد بزرگانی چون آخوند ملا عبدالکریم گزی و آقا سید مهدی درچه ای و حاج میرمحمد صادق خاتون آبادی و آیت الله العظمی سیدمحمدباقر درچه ای بوده و تا آنجا پیش رفته است که به دریافت درجه اجتهاد نایل آمد. در علوم عقلی محضر بزرگانی چون آقا شیخ محمد خراسانی و شیخ اسدالله حکیم قمشه ای و ملاعبدالجواد آدینه ای و آیت الله العظمی حاج آقا رحیم ارباب را درک کرده و چندی هم نزد آیت الله حاج میرزا علی آقای شیرازی به آموختن طب همت گمارد. [ آینه میراث ، شماره دوم ، پاییز سال 1377 ، ص 92 ]
همسر و فرزندان : استاد همایی در سال 1312 ازدواج کرد و ثمره این ازدواج سه دختر با تحصیلات عالی به نام های مهردخت بانو ، ماهدخت بانو ، مینو دخت بانو می باشد. [ چهره های آشنا ، تهران : انتشارات کیهان ، ص 665 ]
زمان و علت فوت : استاد همایی در28 تیر ماه سال 1359 در سن هشتاد و یک سالگی بدرود حیات گفت و در گورستان تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد. [ آینه میراث ، شماره دوم ، پاییز سال 1377 ، ص 92 ]
فعالیتهای آموزشی : استاد همایی در دوران طلبگی از تعلیم غافل نبود و به تدریس معلوم و منقول می پرداخت.استاد برای تامین معاش خود از سال 1302 شمسی وارد خدمت فرهنگ گردید و چندی در دبیرستانهای تبریز به تدریس ادبیات فارسی اشتغال ورزید و در سال 1306 شمسی به تهران منتقل شد و در دبیرستان دارالفنون به تدریس پرداخت . سپس به استادی دانشگاه تهران رسید و در دانشکده ادبیات و دانشکده حقوق ، عهده دار گردید . [ آینه میراث ، شماره دوم ، پاییز سال 1377 ، ص 92ـ سخنوران نامی معاصر ایران ، سیدمحمدباقر برقعی ، ج3 ،ص 1807 ]
سایر فعالیتها و برنامه های روزمره : از استاد همایی مقالاتی تحقیقی و انتقادی زیادی در نشریات کشور انتشاریافته است. علاوه بر آن استاد در برخی از کنگره ها و مجامع علمی شرکت می نمود. وی طبع شاعرانه نیز داشته و در سبک اساتید کهن شعر می سرود ؛ او در نظم انواع شعر ، به خصوص ساختن ماده تاریخ ، مهارت و استادی کامل داشت. [ آینه میراث ، شماره دوم ، پاییز سال 1377 ، ص 92ـ سخنوران نامی معاصر ایران ، سیدمحمدباقر برقعی ، ج3 ،ص 1807 ]
آرا و گرایشهای خاص : استاد همایی تصحیح متون را از منظری ویژه می نگریسته است. وی تصحیح را امری فراتر از ‹‹ مقابله و ثبت نسخه بدل ها ›› می شمرد و در مختاری نامه از این که برخی اهل روزگار در کار تصحیح به مقابله نسخ اکتفا می کنند گله کرده است. تصحیح از استاد همایی ، کاری اجتهادی است که باید به دست اهل فن ( یعنی کسی که گذشته از آیین های مشترک تصحیح متون ، از علم مورد بحث در متن هم مطلع باشد ) انجام گیرد. همچنین وی این پنداشته بعضی معاصران را که دستنوشت اقدم را « اصح » تلقی می کنند ، مورد انتقاد قرار می دهد و قدمت را تنها ملاک درجه صحت نمی داند. [ آینه میراث ، شماره دوم ، پاییز سال 1377 ، ص 93 ]
جوائز و نشانها : استاد همایی در سال 1308 جهت تالیف کتاب تاریخ ادبیات نشانهای علمی درجه دوم و مدال و نشان درجه اول علمی را کسب نمود. [چهره های آشنا ، تهران : انتشارات کیهان ، ص 665 ]