آرزوهای برباد رفته پسر شهرستانی
روزنامه ایران : پسر روستایی که به امید رسیدن به رؤیاهایش، راهی تهران شده بود هنگام کار در یک ساختمان نیمه کاره به چاله آسانسور سقوط کرد و قطع نخاع شد.
به گزارش خبرنگار ما، حادثه زمانی رخ داد که چند کارگر در طبقات چهارم و پنجم یک مجتمع مسکونی در شرق تهران سرگرم اجرای نمای ساختمان بودند که ناگهان دستگاهها از کار افتاد. در این میان «جان محمد»- 19 ساله- غرق در افکارش به دریافت طلب 300 هزارتومانی از صاحبکارش و دیدار پدر و مادر پیر روستاییاش فکر میکرد که صدای سرکارگر رشته افکارش را پاره کرد. بعد هم بدون معطلی به طرف سیم برق رفت تا آن را وصل کند. اما لحظاتی بعد همه وجودش لرزید و دیگر چیزی نفهمید. چرا که به خاطر جرقه و اتصال شدید سیمهای برق فشار قوی، کارگر جوان به طرف چاله آسانسور پرتاب شد و پس از سقوط بیهوش شد. همان موقع همکاران پسر حادثه دیده که شاهد ماجرا بودند، بلافاصله به کمکش شتافتند اما دیگر امید به زنده ماندن «جان محمد» نبود.
با این حال پس از یک هفته درمان ویژه، پزشکان اعلام کردند پسر جوان از مرگ حتمی نجات یافته اما زندگی پردردسری پیش رو دارد. چرا که به علت شکستن مهرههای کمرش دچار قطع نخاع شده است. به همین خاطر پاهایش به طور کامل فلج شد و دستهایش نیز قدرت حرکت ندارند. همچنین توانایی جنسی و کنترل ادرار خود را نیز برای همیشه از دست داده است.پس از انتقال «جان محمد» به خانه روستاییاش در اطراف خرمآباد، وکیل وی به دادسرای ناحیه4 رسالت رفت و از مقصرین حادثه شکایت کرد. وی گفت: شاکی پرونده، در خانوادهای 9 نفره و محروم زندگی میکند و برای کمک به پدر و تأمین هزینههای زندگی خواهر و برادران کوچکترش به توصیه یکی از همولایتیها به تهران آمد و به عنوان کارگر ساده ساختمانی مشغول کار شد. کارفرما و سرکارگر از آغاز مراحل ساخت مجتمع 6 طبقه در همه امور از کارگران بهرهبرداری میکردند و توجهی به تخصص و مهارتشان نداشتند. آنها با استفاده از چند کابل متصل به هم که از برق شهری مقابل ساختمان تأمین میشد و در مجاورت چاله آسانسور روی تختهای میخکوب شده بود، برای تغذیه فرزهای سنگبری، تأمین نور و جوشکاری استفاده میکردند و ساختمان و کارگران نیز در برابر حوادث ناشی از کار، بیمه نبودند. بنابراین کارفرما به علت رعایت نکردن مقررات کار و نظامات دولتی مقصر است و تقاضا دارم کارشناس اداره کار و دادگستری موضوع را بررسی کنند.
بدین ترتیب با دستور بازپرس پرونده، کارشناس اداره کار به محل حادثه اعزام شد و به تحقیق از کارگران پرداخت. وی پس از بررسیهای لازم اعلام کرد سیمکشی ساختمان غیرمجاز است و پرتگاهها و دهانههای باز ساختمان نیز حفاظ و حصار ندارند. همچنین سیمها و کابلهای برق بدون عایق مناسب و سکوی عایق است و جان کارگران همیشه در معرض خطر است.هیأت سه نفره کارشناسان نیز مالک و کارفرمای ساختمان را 50درصد و سرکارگر را 20درصد در این ماجرا مقصر دانسته و اعلام کردند کارگر مصدوم نیز بر اثر بیتوجهی و کمدقتی در انجام کار و بیاحتیاطی در لبه پرتگاه 30درصد مسئول است که این نظریه با اعتراض متهمان در هیأتهای پنج، هفت و 9 نفره نیز تأیید شد.
بدین ترتیب مالک ساختمان و سرکارگر از سوی دادسرا مجرم شناخته شده و پرونده به شعبه 1087 مجتمع قضایی مدرس فرستاده شد. قاضی دادگاه نیز با توجه به گزارش نهایی پزشکی قانونی آنها را به میزان تقصیرشان به پرداخت یک دیه کامل مرد مسلمان به دلیل شکستگی کامل مهرههای گردن و قطع نخاع، یک دیه کامل انسان به خاطر فلج دستها و پاهای شاکی، یک دیه کامل برای از دست دادن قوای جنسی، یک دیه کامل بابت بیاختیاری کامل ادرار و 30درصد دیه کامل برای زخمهای عمیق بستر محکوم کرد. بدین ترتیب مالک ساختمان به پرداخت 96میلیون تومان و سرکارگر به 39 میلیون تومان دیه محکوم شدند که این حکم در شعبه 42 دادگاه تجدیدنظر استان تهران تأیید و قطعی شد.بدین ترتیب در حالی که مالک ساختمان برای صرفهجویی در هزینهها از برق غیرقانونی استفاده میکرد حالا باید میلیونهاتومان دیه بپردازد.